سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 91/8/18 | 1:12 صبح | نویسنده : نرگس اصلاح

 

ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود
ابرهای خونفشان نینوا، اشک های حضرت امیر بود  

وقتی از خودت می پرسی چگونه ممکن است بر نوه ی رسول خدا در کربلا چنان فجایعی را به بار آورند؟!

در ذهنت خاطره ای زنده می شود که دلت را می لرزاند، و اشکهایت را جاری می سازد و تاریخ را برایت مرور میکند! یادت می آورد که زمانی نقشه ریختند که مزد رسالت را یکجا حساب کنند تا بعد کسی نگوید که پیامبر خدا برای اسلام زحمت کشید!! و پیامبر جواب داد : مزد من محبت به خاندان من است!!

نقشه آنها به هم ریخته بود؛ ولی بدترین زمان برای آنها وقتی بود که پیامبر دست علی (ع) را برای خلافت، امامت و ولایت، بالا برد!! اما آنجا هم دست خود را رو نکردند! و دست خود را به بیعت دراز کردند!

چیزی نگذشت که دستهای درازشده برای بیعت با علی علیه السلام، دراز شدند برای غصب خلافت و در این میان حتی دست خود را بر روی دختر رسول خدا نیز دراز کردند!!

همان دستها در کربلا هنر خود را رو کردند!!!

 

 

 




کد حدیث

کد حدیث